حکم آزاد حقوق و دادگستری و عدالت آخرین مطالب
نويسندگان دو شنبه 2 آبان 1390برچسب:پروژه, :: 13:43 :: نويسنده : مهران پورباقر مهنه
دانشجويي مي گفت:
وقتی کاری یا پروژه ای به من سپرده میشه چند مرحله داره:
۱- استرس و غر زدن درباره حجم کار و اینکه جدید هست و تنهایی باید انجامش بدم و نیاز به جستجو داره و نظایر اون ۲- هیچ کاری نکردن و ادامه غر زنی ۳- نزدیکیهای تحویل پروژه که میشه تازه میشینم شروع به سرچ کردن درباره کار و تحقیق درباره ابزارهایی که میتونم استفاده کنم و نظایر اون ۴- غر زدن درباره اینکه چرا خیلی از این ابزارها رو نمی شناسم و کی بفهمم و اینا؟ ۵- نزدیکتر به پایان پروژه که ميشم تازه میشینم بالاخره شروع به کار می کنم ۶- وقتی تا حدودی کار دستم میاد و به قول معروف بهش فائق میشم و دیگه می فهمم باید چیکار کنم و مطمئن میشم که طبق زمانبندی میتونم تمومش کنم، ولش میکنم و شروع به ولگردی ۷- زمان ت فرا میرسه و غرهای من درباره اینکه زمان کمه و پروژه حجیم شروع میشه ۸- بالاخره ولگردی و غرزنی رو ول میکنم و طبق معمول شب امتحانی تا صبح بیدار میشینم و پروژه رو تموم می کنم ۹- غر زدن ها درباره اینکه باید بشینم گزارش کار بنویسم و ای وای چقدر گزارش کار سختتر از پروژه کار کردنه شروع میشه ۱۰- طبق معمول یکی دو روز اضافه میگیرم ولی هیچکاری نمیکنم ۱۱- دقیقا شب آخری که وقت اضافه گرفتم تا صبح میشینم و گزارش کار رو تموم میکنم!! * یکی از بزرگترین مشکلات حرفه ای من (سوای از وقت تلف کنی و سیستم ثابت شب امتحانی در تمام دوران زندگیم!!) اینه که بلد نیستم به قول معروف اوت سورس کنم! یعنی چطور بگم استفاده و بکارگیری از Third party ها خودش یک هنره که من ندارم. یعنی ترجیح میدم همه بخشها رو خودم انجام بدم. برای مثال یادمه یه بار یکی از همکاران میگفت گزارشهاشو میده تایپیست مرکز براش تایپ کنه. یه بار سعی کردم روی کاغذ بنویسم و آخرش دیدم اصلا نمیشه. اونقدر کامنت اینور و اونور کاغذ گذاشتم که بعدش گفتم بابا چکاریه. دیگه تایپ کردن که مشکلی نیست!
پس در كارت دقت كن و از عقب مانده ها نباش چون از انجام كار تا عقب افتادن آن يك تحرك فاصله است ويك پند حكيمانه بشنو از لقمان حكيم : وصيت لقمان حکيم به پسرش نسخه جديد
پیوندهای روزانه پيوندها
![]() |